اصل سوم: سبک شمردن نماز
یكی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبك شمردن نماز است. نماز نخواندن یك گناه بزرگ است و نماز خواندن اما نماز را خفیف شمردن، استخفاف کردن، بی اهمیت تلقی كردن گناه دیگری است.
پس از وفات امام صادق علیه السلام ابوبصیر آمد به امّ حمیده تسلیتى عرض کند. امّ حمیده گریست. ابوبصیر هم که کور بود گریست. بعد امّ حمیده به ابوبصیر گفت: ابوبصیر! نبودى و لحظه آخر امام را ندیدى؛ جریان عجیبى رخ داد. امام در یک حالى فرو رفت که تقریباً حال غشوه اى بود. بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود: تمام خویشان نزدیک مرا بگویید بیایند بالاى سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم. وقتى همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طى مى کرد یک مرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت: انَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلوةِ (وسائل، ج 3/ ص 17، ح 11) هرگز شفاعت ما به مردمى که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسید. این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
امام نفرمود که شفاعت ما به مردمى که نماز نمى خوانند نمى رسد؛ آن که تکلیفش خیلى روشن است، بلکه فرمود به کسانى که نماز را سبک مى شمارند. یعنى چه نماز را سبک مى شمارند؟ یعنى وقت و فرصت دارد، مى تواند نماز خوبى با آرامش بخواند ولى نمى خواند. نماز ظهر و عصر را تا نزدیک غروب نمى خواند، نزدیک غروب که شد یک وضوى سریعى مى گیرد و بعد با عجله یک نمازى مى خواند و فوراً مهرش را مى گذارد آن طرف؛ نمازى که نه مقدمه دارد نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب. طورى عمل مى کند که خوب دیگر این هم یک کارى است و باید نمازمان را هم بخوانیم. این، خفیف شمردن نماز است. اینجور نماز خواندن خیلى فرق دارد با آن نمازى که انسان به استقبالش مى رود؛ اول ظهر که مى شود با آرامش کامل مى رود وضو مى گیرد، وضوى با آدابى، بعد مى آید در مصلّاى خود اذان و اقامه مى گوید و با خیال راحت و فراغ خاطر نماز مى خواند. «السّلام علیکم» را که گفت فوراً در نمى رود، مدتى بعد از نمازْ با آرامش قلب تعقیب مى خواند و ذکر خدا مى گوید. این علامت این است که نماز در این خانه احترام دارد.
نمازخوان هایى که خودشان نماز را استخفاف مى کنند یعنى کوچک مى شمارند (نماز صبحشان آن دم آفتاب است، نماز ظهر و عصرشان آن دم غروب است، نماز مغرب و عشاشان چهار ساعت از شب گذشته است و نماز را با عجله و شتاب مى خوانند) تجربه نشان داده که بچه هاى اینها اصلًا نماز نمى خوانند. شما اگر بخواهید واقعاً نمازخوان باشید و بچه هایتان نمازخوان باشند، نماز را محترم بشمارید. نمى گویم نماز بخوانید؛ بالاتر از نماز خواندن، محترم بشمارید. اولًا براى خودتان در خانه یک مصلّایى انتخاب کنید (مستحب هم هست) یعنى در خانه نقطه اى را انتخاب کنید که جاى نمازتان باشد، مثل یک محراب براى خودتان درست کنید. اگر مى توانید (همان طورى که پیغمبر اکرم یک مصلّى و جاى نماز داشت) یک اتاق را به عنوان مصلّى انتخاب کنید. اگر اتاق زیادى ندارید، در اتاق خودتان یک نقطه را براى نماز خواندن مشخص کنید. یک جانماز پاک هم داشته باشید. در محل نماز که مى ایستید، جانماز پاکیزه اى بگذارید، مسواک داشته باشید، تسبیحى براى ذکر گفتن داشته باشید. وقتى که وضو مى گیرید، اینقدر با عجله و شتاب نباشد.