مکبّر...
در سه ماهه تابستان به خاطر مشغله کاری نتوانستم پسرم را در کلاس های اوقات فراغت ثبت نام کنم. تابستان را در خونه آقا جون و عزیزجون و با آنها به مسجد می رفت و دیر به دیر امیرحسین را می دیدم بعد از مدتی مطلع شدم پسر هفت ساله من در مسجد مهدیه محله مان مکبر است و هر روز ظهر و شب و حتی بعضی مواقع صبح برای اقامه به مسجد می رود. وقتی موضوع را فهمیدم ناراحت شدم که چرا در این سن و سال که بچه ها حافظه قوی و یادگیری بالایی دارند و می تواند قرآن را فرا گیرد من کوتاهی کردم. از طرفی خوشحال شدم که پسرم به نماز، قرآن و مسجد عشق و علاقه خاصی دارد و حتی صبح زود که خیلی از ما به اجبار برای نماز صبح بیدار می شویم، امیرحسین کوچولوی من با عشق و علاقه برای گفتن اقامه بیدار و به مسجد می رود، حتی وقتی در موقع اذان بیرون از خانه باشیم ما را مجبور می کند در جایی بایستیم و نماز اول وقت را بخونیم و به نظرم این بهترین تابستان امیرحسین است….